سلام به همه ی نی نی ها و مامان های گلشون ما بعد از یک هفته از شیراز اومدیم ولی چشمتون روز بد نبینه همین که رسیدیم شبش ساعت 1 شب یه زلزله ی کوچولو زد من پیش خودم گفتم وا یعنی بازم زلزله میومده تو این 1 هفته؟ بد تر هم شد صبح ساعت 6.15 دقیقه بود که دوباره یه زلزله زد ولی شدیدتر از شب و با مدت زمان بیشتر ولی زود تموم شد واسه همین ما خوابیدیم نیم ساعت بعد دیدم زمین چنان غرش وحشتناکی میکنه و خونه ی ما که طبقه ی دوم هم هستیم با شدت هرچه تمام تر تکونای وحشتناک میخوره و از همه جای خونه صدای افتادن وسایلا و شکستن میومد داشتم سکته میکردم فقط سریع لباس پوشیدم و به کامبیز میگفتم سورنا رو ببر تا من بیام اون بیچاره هم که ...